به گزارش صراط نیوز، اخیرا متنی به شدت چاپلوسانه و پاچه خارانه در مدح گل پسر رییس دولت وفاق "یوسف پزشکیان" در روزنامه متعلق به رییس شورای اطلاع رسانی دولت منتشر شده که هر مخاطبی را پس از خواندن متن آن به حیرت وا میدارد.
در این مطلب که تحت عنوان "یوسف ایران" در روزنامه اعتماد و به قلم "اصغر زارع" منتشر شده، نویسنده با ادبیاتی به غایت تملق آمیز مینویسد: "یوسف پزشکیان خلاف جهت مسیری را میرود که عموما آقازادهها رفتهاند. او بارها در خصوصی گفته و در عمومی نوشته، در هیچ انتصابی دخالت ندارد. برخلاف روال مرسوم سیاست چی ها، گروه و محفل و گعده تشکیل نمیدهد. وارد مناسبات مالی نمیشود و دفتر و دستک راه نمیاندازد. یوسف پزشکیان که پیش از این، فرزند وزیر و نماینده مجلس بوده، نشان داده که با قدرت عقد نبسته است. او همچنان استاد و نویسنده است. حضورش در نهاد ریاست جمهوری بدون پست و مقام است و بیشتر برای همراهی با پدری است که نه قدرت و نه تشکیل شبکه قدرت برای او ارزشی ندارد. "!
در این باره باید گفت که اولا فرو نرفتن در نقش آقازادگی و راه نیانداختن باند و گعده، از وظایف بدیهی منسوبین به مسئولان حکومتی بوده و از این جنبه منتی بر هیچکسی نداشته و ندارند. ثانیا اگر یوسف پزشکیان لایق محسنات ذکر شده در متن باشد، باید در نخستین اقدام، در دهان نویسنده متملق کوفته و درس عبرتی به چنین فرصت طلبانی بدهد تا دیگر کسی هوس نکند که از این قبیل چاپلوسیها برای خود کلاهی ببافد. ثالثا اگر ادعای عقد نبستن با قدرت از سوی پسر مسعود پزشکیان صحیح بود، نامبرده حتی راضی نمیشد حکم "مشاور و دستیار رسانهای رییس دفتر رییس جمهور" نیز برایش صادر شود!
نویسنده در ادامه شطحیاتش برای "یوسف مسعود" نوشته است: "یوسف پزشکیان با تمام پیچیدگیهای فکری اش و با تمام بی مهریهایی که تحمل میکند، یک نقش بی بدیل و تاریخ ساز ایفا میکند. او سعی دارد در لابه لای سوءتفاهمهای بزرگ، بدون هراس از برچسب خوردن، پلهایی میان گفتمانهای متعارض بزند. او به جای اینکه در شطرنج سیاست، مهره بازی کند، ببرد و بدوزد، ساده و صادقانه با گروههای مختلف مردم درباره دردها و مطالبات آنها سخن میگوید. به مسائل حساسی میپردازد که اگرچه چالشهای مهم کشور هستند، اما خیلیها به خاطر ملاحظات معطوف به میز و صندلی، هرگز درباره آنها حرف نمیزنند. او اکنون بدون اینکه خود بخواهد، به صدای بی صدایان تبدیل شده است. "
تعابیری که نویسنده در این بند بکار برده است، آنچنان اغراق آمیز و فرابشری است که گویی از قدیسی سخن گفته که پدرش به ناحق در جایگاهی که برازنده او و خصایصش بوده تکیه زده است! از سوی دیگر تخصص و جایگاه این به اصطلاح استاد همه چیز دان چیست که نقش حلقه واسط را میان گفتمانهای متعارض بازی میکند؟ اگر ایفاگر نقش میتی کومان پدرش هست که اتفاقا از جمله محبان قدرت محسوب میشود که فارغ از مسئولیت رسمی و بدون واهمه از هرگونه پاسخگویی به افکار عمومی، به هرکجا که بخواهد سرک میکشد.ای کاش فرد دلسوزی در ساختار سیاستگذاران و تیم رسانهای دولت پزشکیان وجود داشت که میفهمید فارغ از جو گل و بلبل موجود میان متنعمان از خوان کرم وفاقیون، فشارهای اجتماعی و اقتصادی بر اکثر قریب به اتفاق مردم بحدی است که اینگونه تملقات منتشره در جراید زنجیرهای، بیش از اینکه نظرشان را نسبت به عملکرد غیرقابل دفاع دولتمردان چهاردهم عوض کند، حقد و کینه شان در قبال این همه وارونمایی از وضعیت کشور را مضاعف خواهد کرد.